مدیریت و انضباط
اصطلاح انضباط را معلمان و مدیران فراوانی مورد استفاده قرار میدهند. آنان همه تلاششان را انجام میدهند تا دانش آموزانی که در مدرسه مشغول به تحصیل هستند شاگردان منضبطی باشند. با این وصف مناسبتر آنست به جای این که بخواهیم معلمان در دانش آموزان انضباط ایجاد کنند آنها را تشویق کنیم تا به مدیریت کلاس بپردازند؛ اینگونه از سختگیری جلوگیری میشود.
گرچه دو اصطلاح ایجاد انضباط و مدیریت کلاس اغلب مترادف دانسته میشود اما میان آنها تفاوت مهمی است. مدیریت کلاس به تنظیم فعالیتهای کلاس برای تسهیل تدریس و یادگیری اشاره میکند. انضباط یعنی اعمالی که معلم برای پیشگیری رفتارهای مخل در تدریس که از سمت دانش آموزان است انجام میدهد. حتی ممکن است در بیشتر موارد مدیریت کلاس و نظم دادن به آن همزمان انجام گیرد.
مدیریت و انضباط دقیقاً همان چیزی است که معلم مهربان را از معلم سخت گیر جدا میکند. معلمی که داد زدن، خشک و خشن بودن را در کلاس لازم میداند، معتقد است دانش آموزان باید اینگونه درس بخوانند و نتیجه بگیرند. درنتیجه بسیاری از شاگردان فقط از روی ترس به آنها توجه دارند و اکثر مواقع دروس را طوطیوار حفظ میکنند تا تنبیه نشوند و به زودی مطالب را از یاد میبرند.
حال تصور کنید معلمی را که هنگام تدریس از فهم مطالب توسط شاگرد مطمئن میشود و دانش آموز بدون هیچ ترسی، توجیه نشدنش را به معلم خود اعلام میدارد، در کلاس حق حرف زدن و اظهار نظر دارد، بازیگوشیهایش را به موقع تخلیه میکند، با شعر و داستان مطلب را تا ابد در ذهن میسپارد و نتایج خوبی میگیرد. آیا این همان چیزی نیست که مدارس و دانش آموزان ما به آن احتیاج دارند؟