استفاده از مقررات خشک در کنترل کلاس
در کلاسهایی که مقررات خشک بر آنها حاکم است، هیچ رابطه عاطفی بین معلم و شاگرد برقرار نمیشود. شاگرد، معلم را به چشم بیگانهای مینگرد که مأمور است چند مطلب علمی را به او یاد دهد. او درس را با اکراه میخواند، تکالیفش را با نارضایتی انجام میدهد، زود خسته میشود، از کلاس لذتی نمیبرد و گاه سعی میکند سکوت رخوتبار کلاس را با رفتارهای غیرمعمول بشکند، که در این صورت با عکسالعمل تند و تیز معلم روبهرو و وضع بدتر از قبل میشود. در این نوع کلاسها، معلم نیز متقابلاً از کلاس خسته میشود و روحیهاش را از دست میدهد. تدریس خشک به معلم نیز نمیچسبد. بعضی از معلمان، با وضع قوانین بیش از حد، شاگردان را سردرگم میکنند. شاگرد نمیداند به کدام قانون، در کجا، چه وقت، چگونه و چرا باید عمل بکند، به عبارت دیگر هدفهای اصلی تربیتی در لابهلای مقررات ریز و درشت گم میشود و از بین میرود.