ويژگيهاي مناسب براي شعر كودك
به هر كودكي دقت كنيد اين سه ويژگي را در او به صورت بارز مي بينيد: اول اين كه كاملاً احساسي است. ديگر اين كه قدرت تخيل زيادي دارد و در دنياي خيال زندگي ميكند و سوم آنكه بسياري از حرفها و حركات او از وزن و آهنگي خاص برخوردار است. اين سه ويژگي، كم و بيش در شعر هم وجود دارد. شعر نيز با احساس سروكار دارد، اگر تأثير مي گذارد و حتي حركت ايجاد ميكند از راه احساس وارد ميشود و بر عقل چيره ميگردد. احساسات كودك قبل از عقل او ظهور ميكند و بهرهبرداري از سرمايههاي عاطفي طفل خيلي زودتر از ذخايرعقلي او شروع ميشود. بچه در موقعي كه هنوز مسائل علمي و استدلالي را درك نميكند مطالب عاطفي را ميفهمد.
گلمن در كتاب ”هوش هيجاني“اش ميگويد: ”ما به طور ناخودآگاه، احساساتي را كه از فردي ديگر مشاهده كرديم تقليد ميكنيم به اين صورت كه ناخودآگاه از حالتهاي چهره، اندام، آهنگ صدا و ديگر نشانههاي غيركلامي احساسات ديگران، الگو ميگيريم“.
همچنين شعري نيست كه وزن و آهنگي نداشته باشد. اشتراك اين سه ويژگي، ميان شعر و كودك باعث ميشود كه كودكان شعر را بيشتر دوست داشته باشند. با شعر زندگي كنند با شعر بيدار شوند، بخوابند و بازي كنند. از اين رو شعر در ادبيات كودكان جايگاه خاصي را به خود اختصاص داده است. شعر بايد هدفش مشخص و معين و زبان آن قابل فهم و درك باشد. موضوع شعر بايد مربوط به دنياي كودك باشد.
دنياي كودك و دنياي شعر، دو جهان نزديك به هم يا شايد پيوسته به هم باشد، شعر كودك، كلامي است موزون و زيبا، موضوع شعر، بايد قابل درك باشد و مربوط به دنياي كودك.
موضوع شعر بايد متأثر از خصوصيات سني شنوندگان، علاقهمندي آنها، نيازمنديهاي رواني و تجربيات قبلي كودكان باشد. به عبارت ديگر، شاعري ميتواند در دنياي شعر كودكان موفق باشد كه بتواند افق ذهني و احساسي كودكان را وسعت بدهد و بداند كه شعر روان و ساده گفتن با آسان گرفتن اين هنر، تفاوت دارد.
هر شعر بايد مقدمهاي براي ايجاد اشتياق دركودكان براي خواندن اشعار عميقتر يا مفاهيم عاليتر باشد. شعر كودك بايد در جهت تحول و تكامل فكري كودكان گام بردارد. شعر خوب يكي از انگيزههاي اصلي كودكان به خواندن آثار ادبي است.
• وزن، قافيه و موسيقي در شعر كودكان:
كودك هرچه كوچكتر باشد بايد صنايع شعري در اشعار او كمتر و سادهتر باشد. توصيفهاي طولاني در شعر كودكان جايز نيست، زيرا مانعي بزرگ براي لذت بردن از شعر است. طول مصراعهاي اشعار كودكان و نوجوانان بايد كوتاه باشد. هرچه قافيه شعر كودكان غنيتر باشد بهتر است، يعني هرچه هماهنگي لفظي كلمات دو مصراع يك بيت شعر، به آخرين هجاي آخرين كلمات هر مصراع خلاصه نشود و هماهنگيهاي ديگري نيز در ميان كلمات مصراعها وجود داشته باشد قافيه غنيتر است و براي بچهها مناسبتر.
شعر كودكان نميتواند داراي تشبيهات پيچيده باشد، زيرا از توان و ظرفيت فكري كودكان دور خواهد ماند. شعر بايد داراي آهنگ و موضوعي مربوط به كودكان و در حد توان فكري آنها باشد.
آراستن شعر كودك و نوجوان به تمام صنايع لفظي و معنوي شعر بزرگسالان ضروري نيست.
• حجم شعر كودكان دبستاني
شعر كودكان بايد كوتاه باشد تا خستهكننده و ملالانگيز نباشد به طور معمول طول شعر در رغبت كودكان به خواندن شعر مؤثر است، تعداد ابيات شعر آنقدر نبايد زياد باشد كه خواننده كمسن و سال شعر را نيمهكاره رها كرده، از خواندن آن صرفنظر كند.
• شعر و گنجينه لغات كودكان
شعر بايد از مجموعه لغاتي تشكيل شده باشد كه كودكان با آنها، آشنايي دارند و معني كامل آنها را ميدانند. مسلم است كه كودكان در سنين مختلف، تعداد متفاوتي از لغات را در گنجينه لغات خود اندوختهاند. شعر موفق، شعري است كه از حداقل لغات سن مخاطبش سروده شده باشد تا مورد استفاده مخاطب خود قرار گيرد. آوردن كلمات مخفف و عاميانه در شعر كودكانه، مجاز نيست. نبايد با به كار بردن كلمات اضافي، اشعار كودكان را بيروح و دشوار ساخت در ضمن، شعر بايد روان خوانده شود، اگر شعري در آهنگ و وزن و قالب بهترين باشد، ولي حرفي براي گفتن نداشته باشد و عبارات و وزن آن متناسب با مفهوم انتخاب نگردد، ارزشي ندارد، آشنايي با مقدمات موسيقي، مربي را در اين امر بيشتر موفق ميسازد.
بوي بهار ميدهي / مادر مهربان من
اي به فداي جان تو / روح من و روان من
مهر مني، ماه مني / بيا بيا كنار من
تو را تو را ميطلبد/ اين دل بيقرار من
دست تو را دست تو را / دوباره بوسه ميزنم
ماه مني، ماه مني/ تويي همان فرشتهام
به روي قلب كوچكم / اسم تو را نوشتهام
• حرف آخر
باتوجه به اينكه يكي از فعاليتهاي اساسي كه كودكان با آن ميتوانند در دنياي سرشار از تخيل قرار گرفته و افكار و احساسات و تأثرات خود را بيان كنند، شعر است پس بيشك، شعر، عرصه ديگري است كه ميل به خلاق بودن را در كودك ارضا خواهد كرد.
شايد استناد ديگري از انديشمندان تعليم و تربيت بد نباشد بر تأييد اين نظر، كه شعر را براي كودكان جدي بگيريم.
”پرفسور تراورتن معتقد است كه ما با نياز به دنيا آمدهايم كه افكار و احساسات ديگران را بفهميم و به سبب همين نياز، نمادهاي فرهنگ ما مثل هنرهاي تجسمي و نمايشي پا به عرصه وجود گذاشته است“.
كودكان فرصتهاي ارزشمند زندگي و اين سرزمين هستند. فرصتهايي كه تا باورشان نكنيم، عملاً نه براي زندگي بهايي قائل خواهيم بود و نه براي آنچه كه داريم.