مدرسه، نمونه کوچکی از جامعه است، وقتی همه نوع دانشآموزی با درجات هوشی، توانمندیها، خلق و خو و حتی سطح و طبقه اجتماعی در مدرسهای کنار هم باشند، بهتر از آن است که یک گروه خاص و شبیه کنار هم قرار بگیرند چون هدف از مدرسه رفتن، فقط درس خواندن نیست. هدف اصلی پرورش است. مدرسه میرویم تا با جامعه خود آشنا شویم و اخلاق و انسانیت، مهارتهای زندگی، مسئولیتپذیری، کارگروهی، قدرت تصمیمگیری، مدیریت استرس، همکاری و ابتکار بیاموزیم.
از این منظر، مدرسهای ایدهآل است که مهارتهای زندگی را بیاموزد اما در زمینه آموزش، آن مدرسهای بهتر است که به تلاش دانشآموز اهمیت دهد، نه به نمره و پیشرفت هر دانشآموز را با خود او مقایسه کند، نه با فرد دیگری. مدرسه ایدهآل مدرسهای است که استعداد دانشآموز را کشف کند و در همان زمینه از دانشآموز کار بخواهد و بر همان اساس او را تشویق کند. دنبال مدرسهای نباشید که همه شاگردان را گزینش میکند تا از یک قشر خاص باشند.
معیارهای مدرسه ایدهآل
گرچه مدرسه ایدهآل باید نمونه کوچکی از جامعه باشد، اما باید ویژگیهای فرزندمان را هم در نظر بگیریم. اگر فرزند با دیدن یک رفتار نامناسب فورا آن را تقلید میکند، والدین مجبورند مدارسی را انتخاب کنند که فرزندشان در معرض چنین مسائلی نباشد.
والدین شناخت بهتری درمورد ویژگیها و خصوصیات فرزندشان دارند و بهتر میدانند فرزندشان در چه محیطی آموزش پذیرتر است. آن ها باید براساس شناختی که از ویژگیهای فرزندشان دارند، شرایط کاری خود و حتی شرایط اجتماعی که در آن زندگی میکنند و اولویتهای موجود، مدرسه را انتخاب کنند. مثلا در کشور ما تعداد افرادی که میتوانند برای تحصیل در رشتههای خوب وارد دانشگاه شوند، کمتر از تعداد متقاضیهاست. در نتیجه مسأله کنکور و رقابت درسی پیش میآید.
دو تله تکفرزندی
امروزه تعداد خانوادههای تکفرزند در جامعه کم نیست. تکفرزندی آسیبزا نیست اما ۲ تله دارد که نباید در آن بیفتیم:
۱) کانون توجه بودن: اگر فرزند شما تا به حال مرکز توجه بوده نباید او را در مدرسهای ثبتنام کنید که باز هم مرکز توجه معلممان و مربیان باشد چون ادامه این کار اشتباه است.
۲) پرتوقع بودن: فکر نکنید چون یک فرزند دارید، او باید تمام توقعات و آمال و آرزوهای شما را برآورده کند و شما مسئولید هرچه او میخواهد، در اختیارش بگذارید. دانشآموز موظف است درس بخواند و خود را به حداقل استانداردهای آموزشی برساند و والدین موظفند زمینه رسیدن به حداقلها را برای او فراهم کنند.
انجام کارهای فوقالعاده بیش از این به وسیله والدین، لطف آن ها محسوب میشود نه وظیفهشان. اگر پدر و مادر میخواهند چنین کنند و فرزند هم دستورات و وظایف خود را اجرا میکند، مستحق پاداش است و جای خرسندی دارد.