نیوتون تمام آن سالها که در خانهاش کیمیاگری میکرد و مردم به او میخندیدند، هیچکس را جدی نگرفت. کیمیاگری سادهاندیشی بود و رفتارش بینتیجه. اما در حاشیهی همان کارها بود که تصادفاً فرمولهای امروز او هم خلق شدند.
بعید است زمانی که ادیسون برای هزارمین بار تلاش میکرد چیزی شبیه لامپ بسازد، مردم او را تشویق کرده باشند. احتمالاً همه گفتهاند او احمق است و او به کار خود ادامه داده است.
بعید است وقتی دکتر حسابی شبانهروزی درس میخواند و مطالعه میکرد، بقیه تشویقش کرده باشند. احتمالاً برایش از «تعادل در زندگی» گفتهاند و اینکه یک مدرک تحصیلی کافی است و بقیهاش را صرف زندگی روزمرهات و بهبود وضع مالیات کن.
بعید است این نسل دانشگاه رها کردهای که دنیای فنآوری امروز را خلق کردهاند، در زمان ترک دانشگاه، با تشویق مردم مواجه شده باشند!
مقدمه اول – در میان مهارتها و ویژگیهای مثبت خودم، «فکر میکنم» مهارت یادگیری یکی از مهمترینها باشد. احتمالاً میگویید کسی که «انتقادناپذیری» را افتخار خودش میداند، با اولین مفهوم یادگیری که بازخورد است، مشکل دارد. پس چگونه میشود یاد بگیرد؟